بهروز آقاکندی

منو

 

خبرگذاری ایسنا بخشی از یادداشت: مشکلات منتقدان و نقدنویسی

یادداشت

نقد، رفتاری فرانسوی است

حوزۀ نقد، حوزۀ جالبی است و البته محبوب؛ آن‌قدر که وقتی از ترفو می‌پرسند نظرتان دربارۀ منتقدان چیست، می‌گوید: «چون قبلاً دوره‌ای خودم منتقد بودم، از منتقدان کمتر بدم می‌آید!» در ایران، نقد‌پذیری بخشی از شخصیت هر فرد است! باور کنید! شاهد مثال این حرف، برنامۀ پربینندۀ نود است؛ جایی‌که زمین فوتبال را رنگ می‌کنند، بعد هم مقابل چشم میلیون‌ها بیننده آن را انکار می‌کنند. آن‌هم وقتی چند لحظۀ قبل، فیلم آن اتفاق پخش شده است.

با ورود به این حوزه، از حقوق و مزایای بی‌نظیری هم بهره‌مند می‌شوید؛ به‌طوری‌که قول می‌دهم بعد از ده سال فعالیت به‌عنوان منتقد، می‌توانید خودتان را یک لیوان آب‌میوۀ تازه مهمان کنید و پیاده به خانه برگردید. به همۀ این‌ها شأنی را که برای شما در جایگاه مؤلف قائل‌اند هم اضافه کنید؛ شأنی که باعث می‌شود تلفن را بردارید و از اشتباه تایپ‌شدن اسمتان، حذف‌شدن بخشی از متنتان که نقطۀ ثقل نوشتۀ شما هم بوده، حرف بزنید یا از عوض‌شدن تیتر؛ حتی نمونه‌هایی ازقبیل درج اسم کسی دیگر پای کار گزارش شده است.

بعد جواب‌هایی که باید درقبال متنتان بدهید. اگر از کتاب تعریف کرده باشید، جملات احتمالی این‌ها هستند: «رفیقت بوده، خواستی یه حالی بهش بدی؟»، «باهم بده‌بستون دارین؟»، «شما‌ها یه تیم هستین» و…! اگر کار ضعیف باشد، با جملاتی از این دست مواجه می‌شوید: «چقدر‌ دادن خرابش کنی؟!»، «اینا تسویه‌حساب‌های شخصی هستند، نه نقد!»، «حرمت نون و نمک رو نگه می‌داشتی!»، «ما دیگه باهم رفاقتی نداریم!» و… . انگار نه انگار که طرف در شعرش ایراد عروض و قافیه داشته و مثلاً «گل» را با «هول» قافیه کرده است! وضعیت برای کسانی‌که به طور همزمان در حوزه‌های دیگری مثل داستان و شعر فعالیت می‌کنند  از این بدتر است؛ برای مثال اگر شما در حوزه‌های دیگری مثل شعر و داستان هم فعالیت ‌کنید، دربارۀ اثر شما نقد نمی‌نویسند! به این دلیل ساده که می‌ترسند اگر نقدشان منفی باشد، عملی تلافی‌جویانه اتفاق بیفتد و…! اتفاقی که عکس آن را در کشور صاحب‌هنری مثل فرانسه شاهد هستیم. آن‌قدر که کمتر کسی فرانسوا ترفو، فیلم‌ساز مشهور فرانسوی، را در مقام منتقد می‌شناسد.

کلاً حوزۀ جالبی است این نقد. اول اینکه خیلی خوش می‌گذرد. جای شما خالی؛ دوم اینکه هر دم از این باغ بری می‌رسد؛ سوم اینکه شما ضعف‌های کار را پیدا و به مؤلف گوشزد می‌کنید؛ چهارم اینکه او می‌رود آن‌ها را در کتاب‌های بعدی‌اش برطرف می‌کند و اگر هم‌صنف باشید، از شما پیشی می‌گیرد. پنجم اینکه طرف برای همیشه از شما متنفر خواهد شد. ششم اینکه همیشه پشت سرتان تف و لعنت هست و…!

 

متن کامل این یادداشت را می توانید در منابع زیر بخوانید:

منبع اول: روزنامه آرمان

منبع دوم: کتاب// نقد: ورطه فرو ریختن؛ ورطه ساختن// انتشارات فصل پنجم

تیتر مطلب: نقد رفتاری فرانسوی است

نویسنده: بهروز آقاکندی

دسته :  یادداشت سینمایی

دیدگاه ها