بهروز آقاکندی

منو

 

دور همی مهران مدیری

موفقیتی دیگر برای مهران مدیری
                                                        «برنامه ای که بعد از مدت ها توانست مخاطبان ایرانی را از شبکه های آن ور آبی و محیط های مجازی  پای تلوزیون جمهوری اسلامی بکشاند»
برنامه دور همی را احتمالا خیلی از شماها دیده اید. برنامه بامزه‌‌ای که آئینه تمام نمای جامعه ما محسوب می شود؛ چرا که زیر پوست شهر، کشور و اهالی این مرز و بوم را نمایان می کند؛ و به نظرم در برقرار کردن توازن بین طنز اجتماعی و سیاسی موفق عمل می‌کند. و به ورطه بیانیه سیاسی نمی غلطد
یکی‌از نکاتی که هم‌ طنز است،‌ هم خیلی غم‌انگیز، این  است که مدیری از هر تیپ، صنف، شخصیت، شغل، سن، تحصیلات، کسی را از میان تماشاچیان دعوت می‌کند در مورد مبحثی صحبت کند، آن فرد بی چون و چرا قبول می کند. اصلا هم بریاش مهم نیست در مورد آن موضوع اطلاعاتی داره یا نه! همین که بگویید، شروع می‌‌کند به سخنرانی و توصیه کردن و نسخه پیچیدن و حرف زدن.
مثلاً طرف تا به حال اصلا فوتبال ندیده. یعنی یکی از پرافتخارترین مشهورترین و گران قیمت‌ترین بازیکن دنیا را نمیشناسد. حتی سطح آگاهی اش نسبت به موضوع انقدر نیست که بداند کریستین رونالدو پرتقالی است نه اسپانیایی، ولی با اعتماد به نفس شروع می کند به سخنرانی کردن.
بگویی:
– الان قفسه سینم درد می‌کنه چه قرصی از داروخونه بگیرم، بی معطلی می گوید: ‌ویاگرا!
حتی یک‌مورد هم پیش نیامده فردی وقتی اطلاعاتی ندارد بگوید: ببخشید، من نمی‌تونم چیزی بگم؛ چون اطلاعاتی در این مورد ندارم.
توجه کنید حتی یک مورد هم اتفاق نیفتاده!!!
یکی از دوستان می گوید: مدیری آدم ها رو میاره رو سِن و مورد تمسخر قرار میده؛
اما سوال اینجاست، وقتی ما کفاشی هستیم با مدرک سیکل ردی و در مورد هرچیزی سخنرانی و توصیه می‌کنیم، حتی فیزیک کوانتوم، در واقع در آن لحظه خودمان خودمانن را مورد تمسخر قرار نمی‌دهیم؟!
شما در مترو؛ تاکسی، ایستگاه اتوبوس، مطب دکتر و هر محیط دیگری در ایران چقدر با این معظل مواجه شده اید؟
بعد از مدت ها خیلی از ماهیت های اصلی طنز در برنامه دور همی دیده شد؛ مثل ویژگی گزندگی چهره واقعی جهان و بازتاب آن در لفافه شوخی!
یکی از ویژگی هایی که باعث شده است این برنامه پر طرفدار بشود و بعد از مدت ها برنامه ای به جز نود عادل فردوسی پور و فوتبال های زنده شبکه سه سیما مردم بتواند مردم را از پای فضاهای مجازی مثل اینستاگرام و فیس بوک و تلگرام و شبکه های ان ور آبی پای شبکه های تلوزیونی جمهوری اسلامی بکشاند.
تلویزیونی که در دوازده سال گذشته در اغلب موارد بی مخاطب، کم مخاطب بوده و در کل  نقش منفعل داشته است؛  چه در سرگرم کردن مردم  و چه در وجه فرهنگ سازی!

دسته :  یادداشت سینمایی

دیدگاه ها